|
| ||
|
سخن روز |
ای امام عسکری ای رهبر اهل یقین جلوهی نور رخت در آسمان و در زمین قائم آل محمد نور جان و دیده‌ات آشکارا می‌شود دست خدا از آستین گوهر مقصود دریای ولای حق تویی ای امام شیعیان ای رهنمای راه دین برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحه ۴۳۷ [ چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۰۹ ] [ 13:40 ] [ آذر ]
شاهنشه جهان حسن عسکری بود آثار قدر و رفعت آن شاه اظهرست برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحه ۴۱۶ [ چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۷/۰۹ ] [ 13:36 ] [ آذر ]
سادس امام حضرت صادق ولیّ حق آیینه‌دار جلوهی ذات خدا بود بعد از پدر به تخت ولایت جلوس کرد سلطان دین و رهبر راه ولا بود دریای علم و قلزم فیض و فضیلت است سرچشمه‌ی صداقت و کان سخا بود روشن بود ز پرتو او جان شیعیان او مهر پرفروغ دل اولیا بود باشد امین و رهبر راه یقین و صدق روشن‌روان و پاکدل و باصفا بود صابر به مدح آل محمّد گشوده لب در ملک عشق خادم آل عبا بود
برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۲۷۰ و ۲۷۱ [ چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۱۹ ] [ 18:26 ] [ آذر ]
جلوۀ جان حسن جان‌فزای محمّد (ص) گشته عیان روی دلربای محمّد (ص) هست صفای ضمیر و دل ز صفایش جلوۀ هستی و جان صفای محمّد (ص) سایۀ لطفش به فرق پیر و جوان است بر سر مردان حق لوای محمّد (ص) آب بقائی که خضر زنده از آن است شبنمی از قلزم عطای محمّد (ص) چهرۀ زیبای او منور و تابان مهر امید و روان ولای محمّد (ص) وحدت و انصاف و عدل مردمی و جود بود نوای دل و صلای محمّد (ص) جن و ملک، انس و وحش و طیر و دد و دیو ریزهخور سفرۀ سخای محمّد (ص) وصف خصالش برون ز حد مقال است ذکر ملک مدحت و ثنای محمّد (ص) صابر شیرین‌سخن به گلشن عرفان نغمه‌سرائی کند برای محمّد (ص) برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۴۲ و ۴۳ [ چهارشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۱۹ ] [ 12:19 ] [ آذر ]
ای امام عسکری ای رهبر اهل یقین جلوهی نور رخت در آسمان و در زمین قائم آل محمد نور جان و دیده‌ات آشکارا می‌شود دست خدا از آستین گوهر مقصود دریای ولای حق توئی ای امام شیعیان ای رهنمای راه دین برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحه ۴۳۷ [ دوشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۱۰ ] [ 5:55 ] [ آذر ]
شاهنشه جهان حسن عسکری بود آثار قدر و رفعت آن شاه اظهرست برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحه ۴۱۶ [ دوشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۱۰ ] [ 5:53 ] [ آذر ]
علی‌بن‌موسی‌الرضا شاه شاهان شهنشاه اقلیم دل، رهبر جان
رخش رشک خورشید و ماه منور لب لعل او چشمه‌ی آب حیوان
بُدی پور موسی و موسی‌بن‌عمران در قبله‌ی عشق او هست دربان
فروغ جمالش به ذرات عالم دهد نور و روشن شود ملک امکان
خدای کرم بود و کان سخاوت جهان سخا بود و دریای احسان
بود مکتبش مکتب علم و تقوی کمال و هنر دانش و فضل و عرفان
کلامش گهربار و گفتار نغزش ز توحید یزدان و آیات قرآن برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۳۶۰ و ۳۶۱ [ یکشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۰۲ ] [ 5:5 ] [ آذر ]
الهی من سری پرشور خواهم دلی از معرفت پرنور خواهم الهی بی‌نیازم کن به عالم نگردد پیش دونان گردنم خم الهی خاطری بی‌کینه خواهم دلی شفاف چون آیینه خواهم الهی روح من را صیقلی کن دلم را منبع مهر علی (ع) کن الهی بحر لطفت بی‌کران است فروغت در زمین و آسمان است الهی فارغم کن از من و ما که گردم بینیاز از مال دنیا غرور و کبر و میل و آز و شهوت مرا بنموده دور از قرب عزت ره مردان حق را پیش گیرم ره پاکان دوراندیش گیرم صفای محض گردد روح و جانم شود تابنده و روشن روانم برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحه ۲۳۷ [ یکشنبه ۱۴۰۴/۰۶/۰۲ ] [ 5:2 ] [ آذر ]
او داد درس حکمت در مکتب شریعت پیر طریقت عشق در راه معرفت بود بُد مظهر حقیقت، هم منبع ولایت افزون کمال و فضلش از مدح و منقبت بود برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحه ۱۴۲ [ جمعه ۱۴۰۴/۰۵/۳۱ ] [ 6:50 ] [ آذر ]
حسن (ع) مبیّن قرآن و نور یزدان بود فروغ عشق ز رخساره‌اش درخشان بود برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحه ۱۳۳ [ جمعه ۱۴۰۴/۰۵/۳۱ ] [ 6:24 ] [ آذر ]
شهریار کشور جان بود زین‌العابدین رهنمای راه ایمان بود زین‌العابدین *** زین‌العباد حضرت سجاد شاه دین نامش علی و پادشه کشور دل است *** حضرت سجاد زین‌العابدین پرده‌دار کعبه‌ی صدق و یقین لطف بی‌حد داشت بهر مُسلمین آن امام نامدار بی‌قرین در عبادت در سخاوت پُرعطا گوهر بحر ولای کبریا برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۱۸۹, ۱۹۲ و ۲۱۱ [ سه شنبه ۱۴۰۴/۰۴/۱۷ ] [ 4:10 ] [ آذر ]
جلوۀ حق روی دلربای حسین است رشک جنان خاک کربلای حسین است شد ز قیامش قیام عشق به عالم سروچمان قامت رسای حسین است قبلۀ جان است بزم معرفت او عارف روشن‌روان فدای حسین است معنی سعی و منا طواف حریمش کعبۀ دل کوی باصفای حسین است عشق خدا ساری است در همه ذرات عشق و حقیقت شعار و رای حسین است معنی دیدار حق تجلی آن شاه در همه جا جلوه‌گر لقای حسین است عرش چه باشد مقام قدس و محبت جان که مقدس شد آشنای حسین است پرچم آزادگی و حکمت و تقوی بر زبر کاخ اعتلای حسین است اینکه حسین از من است و من ز حسینم گفتۀ شایستۀ نیای حسین است صابر کرمانی از صفای دل و جان نغمۀ مستانه‌اش ثنای حسین است برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۱۴۵ و ۱۴۶ [ شنبه ۱۴۰۴/۰۴/۱۴ ] [ 18:5 ] [ آذر ]
باشد رخ حسن گل باغ محمدی از عطر او مشام دل و جان معطر است *** حسن (ع) مبیّن قرآن و نور یزدان بود فروغ عشق ز رخساره‌اش درخشان بود *** در کشور ولایت سلطانِ دین حسن بود در آسمانِ دل‌ها تابنده حُسنِ رویش در بوستانِ عرفان او بود گلبنِ عشق پُر شد مشام جان‌ها از عطر زلف و مویش *** صلح و صفایِ او بود از بهرِ راحتِ خلق زین خلقِ سست‌عنصر، افسرده و دژم بود بگذاشت گامِ همت در عالمِ حقیقت او محوِ ذاتِ یزدان از هستی و عدم بود *** او قبلۀ مراد است، او کعبۀ وَداد است از صدق باطن و دل بگذار سر به پایش از جان و مال بگذر گر طالب خدایی تا پاکباز گردی در عالم صفایش *** او داد درسِ حکمت در مکتب شریعت پیرِ طریقتِ عشق در راهِ معرفت بود بُد مظهر حقیقت، هم منبع ولایت افزون کمال و فضلش از مدح و منقبت بود
برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۱۱۷, ۱۳۳, ۱۴۱ و ۱۴۲ [ یکشنبه ۱۴۰۳/۱۲/۲۶ ] [ 0:18 ] [ آذر ]
جلوهی جان حسن جان‌فزای محمد (ص) گشته عیان روی دلربای محمد (ص) هست صفای ضمیر و دل ز صفایش جلوهی هستی و جان صفای محمد (ص) سایه‌ی لطفش به فرق پیر و جوان است بر سر مردان حق لوای محمد (ص) آب بقائی که خضر زنده از آن است شبنمی از قلزم عطای محمد (ص) چهره‌ی زیبای او منور و تابان مهر امید و روان ولای محمد (ص) وحدت و انصاف و عدل، مردمی و جود بود نوای دل و صلای محمد (ص) جن و ملک، انس و وحش و طیر و دد و دیو ریزهخور سفره‌ی سخای محمد (ص) وصف خصالش برون ز حد مقال است ذکر ملک مدحت و ثنای محمد (ص) صابر شیرین‌سخن به گلشن عرفان نغمه‌سرائی کند برای محمد (ص) برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۴۲ و ۴۳ [ دوشنبه ۱۴۰۳/۱۲/۲۰ ] [ 23:37 ] [ آذر ]
رهبر راه خدا سجاد زین‌العابدین گوهر بحر صفا سجاد زین‌العابدین نام او باشد علی بابش شهید حق حسین در دو عالم رهنما سجاد زین‌العابدین پرده‌دار کعبه مقصود بود و نور غیب رازدار کبریا سجاد زین‌العابدین از رموز معرفت آگاه و واقف بر امور محرم راز خدا سجاد زین‌العابدین در عبادت شهره و در زهد و تقوی بی‌نظیر پیشوای اولیا سجاد زین‌العابدین مستمندان و فقیران را بود لطف و پناه مظهر مهر و وفا سجاد زین‌العابدین لب به مدح شاه دین بگشود صابر روز و شب گفت سلطان ولا سجاد زین‌العابدین برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۲۳۱ و ۲۳۲ [ سه شنبه ۱۴۰۳/۱۱/۱۶ ] [ 11:5 ] [ آذر ]
جلوه حق روی دلربای حسین است رشک جنان خاک کربلای حسین است شد ز قیامش قیام عشق به عالم سرو چمان قامت رسای حسین است قبله جان است بزم معرفت او عارف روشن‌روان فدای حسین است معنی سعی و منا طواف حریمش کعبه دل کوی باصفای حسین است عشق خدا ساری است در همه ذرات عشق و حقیقت شعار و رای حسین است معنی دیدار حق تجلی آن شاه در همه جا جلوه‌گر لقای حسین است عرش چه باشد مقام قدس و محبت جان که مقدس شد آشنای حسین است پرچم آزادگی و حکمت و تقوی بر زبر کاخ اعتلای حسین است اینکه حسین از من است و من ز حسینم گفته شایسته نیای حسین است صابر کرمانی از صفای دل و جان نغمه مستانه‌اش ثنای حسین است برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۱۴۵ و ۱۴۶ [ یکشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۱۴ ] [ 17:36 ] [ آذر ]
مهر سپهر و جان موسی‌بن‌جعفرست سلطان انس و جان موسی‌بن‌جعفرست باب‌الحوائج است آن رهبر یقین محبوب شیعیان موسی‌بن‌جعفرست *** در عبادت حضرت موسی‌بن‌جعفر شهره شد روزها با روزه و شب‌ها به بیداری گذشت آن ولی مطلق حق رازدار غیب بود آخر عمرش به محبس با گرفتاری گذشت گرچه او بر تخت عزت تکیه زد از امر حق لیک از ظلم ستمکاران به غمخواری گذشت رفت در زندان هارون آن امام پاکدل روزگار خاندانش با غم و زاری گذشت *** حضرت موسی‌بن‌جعفر بحر بی‌پایان علم بهر ارشاد خلایق درس عرفان داده است بود تسلیم خدا از هستی و دنیا گذشت با صفای جان و دل جان را به جانان داده است برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۳۲۲, ۳۲۶ و ۳۲۹ [ یکشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۰۷ ] [ 9:13 ] [ آذر ]
موسی‌بن‌جعفرست مه آسمان جان جان‌های شیعیان ز فروغش منور است *** در جان و دل تجلی موسی‌بن‌جعفر است روح و روان ز جلوهی رویش مطهر است *** امام شیعیان موسی‌بن‌جعفر بود او وارث علم پیمبر رخش ماه سپهر معرفت بود دلش آیینه‌دار حی داور *** حضرت موسی‌بن‌جعفر شاه دین وارث علم امیرالمومنین سینه‌ی او مخزن اسرار بود باطن او منبع انوار بود صالح و صابر، امین و اهل راز بود آن روشن ضمیر بینیاز برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۳۰۲, ۳۰۳, ۳۰۹ و ۳۱۵ [ شنبه ۱۴۰۳/۱۱/۰۶ ] [ 20:2 ] [ آذر ]
حضرت موسی‌بن‌جعفر رهبر راه ولاست باطن نورانیش آیینه‌ی ایزدنماست مطلع غیب‌الغیوب و مظهر الله نور در سموات حقایق رازدار کبریاست عالم و فاضل سخیّ و کاظم و باب‌المراد بوده آن فرزند پیغمبر امام و رهنماست او غلامان را به راه عشق حق آزاد کرد مکتب او مکتب توحید و ایمان و صفاست حضرت باب‌الحوائج نور جان جعفرست در جهان معرفت او نایب خاص خداست شد تولد هفتم ماه صفر آن نور حق بیست و پنجم از رجب مسموم از زهر جفاست مادرش باشد حمیده اهلِ بربر بود و گفت حضرت باقر که او نیکوسرشت و باوفاست صابرا دست طلب بر دامن فیضش بزن حضرت موسی‌بن جعفر رهبر شاه و گداست برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۳۲۳ و ۳۲۴ [ شنبه ۱۴۰۳/۱۱/۰۶ ] [ 19:54 ] [ آذر ]
شهریار کشور جان بود زین‌العابدین رهنمای راه ایمان بود زین‌العابدین *** زین‌العباد حضرت سجاد شاه دین نامش علی و پادشه کشور دل است *** حضرت سجاد زین‌العابدین پرده‌دار کعبه‌ی صدق و یقین لطف بی‌حد داشت بهر مُسلمین آن امام نامدار بی‌قرین در عبادت در سخاوت پُرعطا گوهر بحر ولای کبریا برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۱۸۹, ۱۹۲ و ۲۱۱ [ پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۴/۲۸ ] [ 16:50 ] [ آذر ]
جلوه حق روی دلربای حسین است رشک جنان خاک کربلای حسین است شد ز قیامش قیام عشق به عالم سروچمان قامت رسای حسین است قبله جان است بزم معرفت او عارف روشن‌روان فدای حسین است معنی سعی و منا طواف حریمش کعبه دل کوی باصفای حسین است عشق خدا ساری است در همه ذرات عشق و حقیقت شعار و رای حسین است معنی دیدار حق تجلی آن شاه در همه جا جلوه‌گر لقای حسین است عرش چه باشد مقام قدس و محبت جان که مقدس شد آشنای حسین است پرچم آزادگی و حکمت و تقوی بر زبر کاخ اعتلای حسین است اینکه حسین از من است و من ز حسینم گفته شایسته نیای حسین است صابر کرمانی از صفای دل و جان نغمه مستانه‌اش ثنای حسین است برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحات ۱۴۵ و ۱۴۶ [ سه شنبه ۱۴۰۳/۰۴/۱۹ ] [ 22:43 ] [ آذر ]
در کشور عشق شاه جان است حسین در جسم جهان روح و روان است حسین مظلوم و شهید و شاهد و مشهود است شاهنشه قلب شیعیان است حسین برچسب‌ها: زندگانی چهارده معصوم علیهم‌السّلام, صفحه ۱۴۴ [ دوشنبه ۱۴۰۳/۰۴/۱۸ ] [ 21:9 ] [ آذر ]
|
درباره وبلاگ  اِنـصــاف نـبــاشـد كـه تــو مــا را نشانسي ايـن كشتــه‌ي احـساس و بـلا را نشناسي بازيــچـه‌ي اطفــال و پــــريشـان ز مـلالـــم ديـــوانـــه‌ي اَنگشت نــمــــا را نشنـــاسي از مكــر و فريبِ تــو دلم غرقه‌ي خون است دلســوختـــه‌ي عشـق خـــدا را نشناسي آرام نـــــدارم نَـفـسي مـــحــوِ جــنــونـــم ايـن دلــشــده‌ي بـــي‌سرو پا را نشناسي كس با خبـر از وحشتِ تنهائي مــن نيست غـــم‌پـَــرورِ آغـــــوشِ جــفــا را نشنـاسي من بحرِ پر از جـوش و خروشِ غــمِ عشقم ايـــن عاشـقِ با مـهــر و وفــا را نشناسي افسون شده‌ٌ چشمِ سيه مستِ تـو باشم سَـــرمسـتِ خـــرابــاتِ صفــا را نشناسي ايـن درد مـرا كُشت كـه نشناخت مـرا كس ز آن نيـز بَتـَــر چــونكه تـــو مـا را نشناسي مــن زنـده بــــراي دلِ شـــوريـــده ســرانم آواره‌ي صـحـــــراي فـنــــا را نـشنـــــاسي شُــــور دلِ مــن شــور بيـــافكنده بـه عالم دلـــداده‌ي پُــر شُـــور و نـــــوا را نشناسي از خـويش بُـــريدم چو شدم واله‌ي عشقت آن صـــابــرِ از خــويش رهـــــا را نشنـاسي صابر کرمانی |
| [ طراحی : توسط وبلاگ صابر کرمانی ] [ Weblog Themes By : iran skin ] [Google+] | ||
