|
| ||
|
گاه گاهی از من افسرده خاطر یاد کن خاطرِ افسرده ام را با نگاهی شاد کن ذره ای رحم و وفا در سینۀ صیاد نیست مرغِ دل خاموش منشین ناله و فریاد کن ای دل امیدِ پریدن نیست تا کی اضطراب خویش را فارغ ز رنج و صدمۀ صیاد کن گر چه غم شد صیقلِ روح و روان و قلب و جان جانِ بی آرام را از قیدِ غم آزاد کن عاشق شیرین دهانی گر شدی جانباز باش یادی از فرجامِ بی فرجامِ آن فرهاد کن صابرِ خونین جگر عمری بود شوریده سر گاه از آن عاشقِ افسرده خاطر یاد کن [ جمعه ۱۳۹۲/۱۱/۰۴ ] [ 20:19 ] [ آذر ]
|
||
| [ طراحی : توسط وبلاگ صابر کرمانی ] [ Weblog Themes By : iran skin ] [Google+] | ||